پای خونی ، دست خسته
چهره ای در هم شکسته
جاده ای سر داده در خون
عشق بازی تن شکسته
کوچه ها دلتنگ و تاریک
خانه ها ساکت تر از خواب
سایه های خسته از شب
بی خیال از ظلم مهتاب
تک چراغی سرد و خاموش
شعله هایی همچو فریاد
مشعلی آکنده از خون
همسفر با غربت باد
***
کو صدایی همچو فریاد
کو چراغی خسته از باد
کو جهانی خسته از زنجیر ظلم و خشم و بیداد
کو صدای خانه ای شاد
کو صدای خندهی مستانهی یار
کو کجا رنگین کمانی ، خط کشیده بر شب تار
سلام
موفق باشی
به عجب!!!
مث اینکه دوستان قدیم آپدیتیدن!!!
آقا کجایی نا پیدا؟
یعنی یه وقت رفیق بودیم ها!!!
آمدم اینبار با الفبای امنیت
سلام ...
تو مسنجر که عادت ندارین جواب بدین ..
گفتم اینجا بیام سلام کنم
خوبی؟؟؟
کی ؟ من عادت ندارم ؟ من که عادت دارم خوبشم دارم .می تونی از دوستات بپرسی .بهت نشون می دن . باور کن ؟
خوبــــــــــــــــــــــه
دمت گرم... اما مریئ نشو هیچگاه
من از سلاله ی درختانم . تنفس هوای مانده ملولم می کند .
سلام.وبلاگت بهترینه خدایی.من تو وبلاگهای دوستداران
ابی رو دسته این وبلاگ ندیدم.ای ولا.دوستدارم با ابی دوستان با حال مثل تو ارتباط داشته باشم.ایمیل یادت نره.
زنده باد حنجره طلایی